آزمون الهی
این مطلب میتونه خیلی بسط پیدا کنه اگر روزیمون باشه... یکی از نظرات موجب شد تا بیشتر روش فکر کنم...
سلام علیکم
خیلی خوب به مسئله اضطرار اشاره کردید...
سلام
سلام
توی مقاتل اگر بخونید امام حسین قبل رفتن به کوفه سر مزار پیامبر ، پیامبر بر ایشون متمثل میشه و امام به ایشون در پایان عرض میکنن منو همین الان با خودتون ببرید من حاجتی در این دنیا ندارم
درک حکمتش به صورت جزئی که بله... باید حکیم شد و اهل شهود تا فهمید
سلام علیکم
نمیدونید استاد صفایی شاگرد کی بوده؟
چشم
فعلا همینطوری یه قالبش رو که ریسپانسیو بوده عوض کردم تا بعدا بگردم قالبی بهتر عوض کنم
سلام و ادب
شما راقمِ وبلاگِ دیگری به این نام نبودید؟ همان بزرگواری که به من لطف داشتند و در بابِ طبِّ سنّتی راهنمایی کردند؟
سلام علیکم
عجب!
خواهش میکنم؛ عرضی نداشتم. بله. در همین موضوع بود.
پدرِ محترم خوب هستند؟ قابل نیستم ولی دعاگو بودم.
مدّتی بود که وبلاگ را به روز نکرده بودید و آدرسِ جدید را هم منتشر نکردید و نمیدانستم. در وبلاگِ دیگری نظر و پیامتان را دیدم و رسیدم به این خانه.
اگر مایل نیستید، بفرمایید که مطالبِ اینجا را پیگیری نکنم. اگر نه، خوشحال میشوم و استفاده میکنم.
الحمدلله
شما تاسف نخور...
سلام
نه متاسفانه
اینکه اختیار رو اینطور تعریف کنیم که : بین جبریات، انتخاب گر هستیم خیلی تعریف تنزل یافته ای هست...
اینکه از خدا میخوایم با فضلش با ما مواجه بشه نه با عدلش منافاتی با بحثی که ارائه کردم نداره...
اختیار دارید
دیگه توان من برای تفهیم همین قدر بود... قصورات رو به بزرگواریتون ببخشید
بله عقل زمینی اصطلاح خوبیه...
قبل از پاسخ عرض کنم که اگر پاسخ بی کیفیت از من دریافت میکنید بذارید به حساب همون علتی که نظرات رو به خاطرش بستم...