از الطاف خدا

لطفی بزرگ در این کار خدا میبینم

از طرفی یکی از همکارانم بارها بهم گفت اگر شما نبودی اینجا ،من نمی موندم... جدا من نمی تونم هیچ کدوم اینها رو تحمل کنم... و این همکار عزیز با اونکه در مقام اعتقادات ، خیلی بلند اندیشه اما یه سری انسدادهایی هم داره که موجب میشه انعطاف پذیری لازم رو در عمق برخی اعتقادات نداشته باشه و در مقام بحث کارش به جدل بکشه و عصبانی بشه... مثلا خیلی با عرفا و برخی از فلاسفه سرخوش نیست... و برخی از انسدادهاش اگر برطرف نشه اصلا خوب نیست...


از اون طرف همکار دیگری دارم که دست روی نقطه های حساس همکار اول میذاره و بحث هایی کاملا جدی میکنه... هر دو تاشون مطالعات خوبی دارن... اطلاعات خوبی دارن... مذهبی و هیئتی هستن...


هر دو تاشون با من ارتباط خیلی خوبی دارن... دلی و دوست داشتنی... دوست داریم همدیگه رو...

اما این دو همکار با هم ارتباط خوبی ندارن... چند بار به همکار دوم (نظرش به من نزدیکتره) گفتم مراعات هادی رو بکن... صبور باش...اینقدر سعی نکن به این کتاب و اون کتاب و این استاد و اون استاد چنگ بزنی و سند و مدرک بیاری و حرف ولو درستت رو اثبات کنی... بذار طرف اول احساس امنیت بکنه از جانب تو... دوستش داشته باش...


اما گوش نمیده... حرفم رو قبول داره اما کم صبره...



وجود این دو رو همزمان در کنار خودم از الطاف خدا میدونم... خیلی چیزا دست گیرم شد...
فرق من با اونها اینه که اول دوستشون دارم... فارغ از اختلاف نظرمون... این دوست داشتنم بهشون منتقل میشه... اونها هم منو دوست دارن و میدونم در ابرازشون صادق هستن...
بعد از دوست داشتن سپردمشون به خدا... و اصراری به تغییر نظرشون ندارم... هر وقت لازم دیدم نظر خودم رو خیلی با ملاحظات گفتم...
با خودم میگم من که اینقدر دوستشون دارم حتما خدا خیلی بیشتر دوستشون داره... این دوست داشتنه بلاخره کار خودش رو میکنه...


گاهی این دوست داشتنها خیلی انسان رو بیچاره میکنه... خیلی...
دوستش داری اما مجبوری صبر کنی... مجبوری تماشا کنی تا وقتش برسه...
نمیدونی وقتش که برسه، چه به روزش اومده... دیر نشده باشه!!!... 
اون موقع حال دلش چطور خواهد بود؟!!!...
سخته...

نظرات رو باز میذارم اما ممکنه جوابی به نظرات ندم... 

ن. .ا
سوته دلان
سلام

در کل از اینکه دست رو مکنونات قلبی شخصی گذاشته بشه، بیزارم و این کار رو دور از رضایت خدا می‌دونم! حتی اگر اون شخص ملحد باشه! 
و این کار به نظرم از طرف کسی که ادعایی در دین داری داره، بیشتر مکروه و ناپسنده!

آشنای بی نشان
نظرش به من نزدیکتره
یاد حرف رهبری تو نماز جمعه 88 افتادم:دی
لوسی می
سلام. از اینکه سطح قوت و انسداد روحی آدمها رو تخمین بزنیم حس خوبی ندارم.
البته این وابسته به سطح خود ما و نگاه و بینش ما به اطرافیانمونه و نمیشه گفت برای همه کار ناصحیحی است.

سلام

منم اهل تخمین زدن آدما نیستم... بعضی چیزها نشانه داره... من در مورد اون نشانه ها با خود اون شخص صحبت کردم و خودش هم اقرار کرده که اون مسائل رو داره...

البته ایشون یه ایراد (اگه بشه اسمش رو گذاشت ایراد) داره و من ده تا...
نشانه های انسدادهای من هم آشکاره...

حسن قاسمی
کاش در منیت شما میبودم و ایرادات من رو هم میگفتید
حقیقتا کسی که از بیرون نگاه میکنه، خیلی بهتر میبینه

نه برادر... بحث رو منحرف نکنید

اصلا بحث بر سر گررفتن ایرادات نیست... ایشون چون دوستمه... خونه اش رفت و آمد دارم... نون  و نمک هم رو خوردیم... این اندازه که از هم شناخت پیدا میکنیم رفیق...

شما بیای پیش من... ایرادات منو ببینی میری پشت سرت رو هم نگاه نمی کنی

حسن قاسمی
ایرادت داشتن که طبیعیه مگه اینکه طرف معصوم باشه
هر انسان عاقلی هم همین حرف شما رو میزنه که اگه بدونید ایرادت من چیه، به هم نگاه نمی کنید، منتها اینجا بیشتر نظرم معطوف به همون شناخت ایراده، خب زیاد نیستن افرادی که اینجوری بتونن با این سطح آسیب شناسی کنن و ایرادات فرد رو بهش تذکر بودن. بعضی از افراد هم که از نگاه خودشون ملاحضه میکنن و نمیگن
لوسی می
بعضی هاش بله، ولی خیلی هاش هم آشکار نیست.
De Sire
چطور میشه این محبت به دیگران رو در بقیه ایجاد کرد؟

نظر شما چیه؟

De Sire
نمیدونم واقعا. من با یکی از دوستانم در تعاملم که خیلی خوبه ولی متاسفانه مهر به مردم نداره.
پیـــچـ ـک
سلام
واقعا وقتی ما یه نفر رو اینقدر دوست داریم، خدا چه قدر اونو دوست داره؟
آدما و دل اونها و آبرو و حقوقشون از همه چیز توی یه رابطه مهمتره. 
لازم نیست اشتباهات همه رو رفع کنیم. لازم نیست به همه بفهمونیم که کجای کارشون ایراد داره. اما آدم گاهی وقتا به خاطر همین دوست داشتنه اصرار به رفع بدی طرف مقابل میکنه. به نظرم اونم بده. یعنی الان این طوری فکر میکنم. 
بعضی وقتا که این طوری میشم به نظرم باید بازم حواسم رو جمع کنم که خدا اونو از من بیشتر دوست داره و لازم باشه خودش اون آدم رو متوجه اشتباهش میکنه.
یادمون میره که خداهست و دارد خدایی میکند. توحیدم مشکل داره!!
پیـــچـ ـک
سلام
واقعا وقتی ما یه نفر رو اینقدر دوست داریم، خدا چه قدر اونو دوست داره؟
آدما و دل اونها و آبرو و حقوقشون از همه چیز توی یه رابطه مهمتره. 
لازم نیست اشتباهات همه رو رفع کنیم. لازم نیست به همه بفهمونیم که کجای کارشون ایراد داره. اما آدم گاهی وقتا به خاطر همین دوست داشتنه اصرار به رفع بدی طرف مقابل میکنه. به نظرم اونم بده. یعنی الان این طوری فکر میکنم. 
بعضی وقتا که این طوری میشم به نظرم باید بازم حواسم رو جمع کنم که خدا اونو از من بیشتر دوست داره و لازم باشه خودش اون آدم رو متوجه اشتباهش میکنه.
یادمون میره که خداهست و دارد خدایی میکند. توحیدم مشکل داره!!
آب‌گینه موسوی

چقدر خوب! الحمدللّه.

ما که از امامِ زمان (عج) به مؤمنین و مؤمنات مهربان‌تر نیستیم؟ به نظرم، باید توکّل کرد و سپرد به معصوم و بر اساسِ تشخیص، حرکت کرد.  


سلمان مهدوی
سلام
مباحثتون جالبه.

واقعاً دوست داشتن یکی از عوامل ایجاد امنیته. 

خوشحالم از اینکه با شماها آشنا می شم.
سلمان مهدوی
سلام دوست عزیز
داشتم مطالبتون رو می خوندم.... پستی که در مورد 15 خرداد و جانبازین اون روز گذاشتید دیدم امکان نظر گذاشتن نیست اومدم اینجا.

مطلبتون برام خیلی تازه بود. 
ارادت عجیبی به علامه حسن زاده دارم. این مطلب رو نشنیده بودم.

ممنون
سعید بیگی
سلام
این که همون طور که هستند دوستشون دارید عالیه! اما بعد مطمئن باشید اگر قرار باشه کاری براشون انجام بدید خداوند بهتون زمانش رو اطلاع می ده و متوجه می شید که الان وقت کمکه. البته باید احتیاط کرد که یک دفعه موقع کمک دار و ندار طرف رو نفرستیم هوا...! خیلی دقت و حوصله می خواد. ان شاءالله ماجور باشید. حق نگهدارتون!
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان