ناقص العقل
با لبخندی تلخ و توامان با تاسف وارد اتاقم میشه و با دست میزنه روی پیشونی اش و همراه با خنده تلخ میگه:
--: مهندس ناموسا منو از اون اتاق بیار بیرون... انداختی منو وسط سیاهچال...
میخندم و میگم:
++: برای کمالت خوبه
--: آقا من دیگه کمال الملک شدم... بس که پخته شدم دارم میسوزم... یه حرفای خاله زنکی ای با هم میزنن که دیگه دارم بالا میارم... اوه اوه اوه... واااای در مورد شوهراشون چه حرفایی میزنن!!!!... اصلا من متاهل بشم نمیذارم زنم بره توی این محیطا...
++: عزیییزم... گزینه بهتر از تو نداشتم که بذارم تو اتاقشون... از وقتی رفتی اونجا حواشی خیلی کمتر شد... تو مدیر اونجا هستی... اجازه نده خیلی پر حرفی کنن...
--: چرا من تذکر میدم... ولی نمیشه کلا اونجا مانع حرف زدن شد...یعنی باید باشی بشنوی... داشتن در مورد وضعیت کشور تحلیل سیاسی میکردن اصلا من نمی تونستم جلوی خنده ام رو بگیرم... الحق که ناقص العقل هستن...
لبخند برادرانه ای به کم صبری و شتاب زدگیش نشون میدم و میگم
++: چند روز پیش ها توی نت با یکی در مورد ناقص العقل بودن زنها صحبت میکردم... میگفت امیرالمومنین علیه سلام توی نهج همچین فرمایشی داشتن... خیلی قبل تر ها فکر کنم خودم هم خوندم... زمان دانشجویی ام...
--: بله حضرت همچین فرمایشی دارن ولی اون فرمایشات در بحبوحه جنگ جمل و دخالت عایشه در اون جنگ هست... احتمالا منظور حضرت به اون شخص بوده...
++: نمیدونم... اما به نظرم میشه تعمیمش داد به همه خانمها... منتها نه در دریافت، بلکه در بروزات و تجلیات...
--: یعنی چی؟
++: به نظر تو حضرت فاطمه سلام الله علیه نمی تونست در خیبر رو از جا بکنه؟
--: چرا حتما میتونسته...
++: اما در مقام تجلی و بروز اون شانیت رو نداره... در مقام تجلیات بحث حدود مطرحه... حتی حجت الله علی الحجج هم که باشن در مقام تجلی باید به شانیت زن بودن خودشون توجه داشته باشن...
--: پر بیراه نیست...
++: بروز و تجلی عقلانیت در اجتماع حتما خشکی ها و تحکم های اجتماعی رو هم در پی داره... سرشت مرد به گونه ای هست گه اعمال این خشکی ها و تحکم ها مزاجش رو بهم نمیزنه... اگر قاضی باشه و حکم به اعدام یک گناهکاری بده که حتی میبینه که از عملش پشیمون شده اما ولی دم حاضر نیست ببخشه و در سال ده ها مورد اینطوری ببینه بازم مزاجش بهم نمیخوره... اما یک زن نمی تونه دز این محیطها اعتدالش رو حفظ کنه... چون اصلا برای این امور خلق نشده... کارکرد زن در مقام تجلی، بیشتر مظهریت اسم رب حق متعال هست... نمیبینی یه دختر بچه دوست داره عروسکش رو خواب کنه... بهش غذا بده... از همون بچگی دوست داره مربی باشه... مادر باشه...
--: اوه... جرات داری این حرفا رو توی جامعه امروزی بگو حالا...
++: این نقصان بیشتر در حوزه تجلیات عقلانی هست نه دریافت عقلانی... در مقام درک و دریافت که اونها یه پنج ، شش سالی زودتر از ما هم به اون ادراکات میرسن... چون ماهیتا لطیف تر هستن.. هر چه انسان لطیف تر باشه درّاک تر میشه...
--: ولی مهندس خدایی اش اینهایی که من میبینم توی دریافت هم کلا لنگ میزنن....
میخندم و میگم
++: این رو باید بری ببینی چه گناهی به درگاه خدا کردی که این مدلی هاش رو نصیب تو کرد... اما علت اینکه توی دریافت لنگ میزنن به خاطر اینه که مراجشون رو بهم زدن... ما مردها هم به همین بلا دچار میشیم اغلب...