چینش هم سخنان
بعضی از اختیارات وقتی به کسی داده بشه که خیر رو تشخیص نمیده ، با اون اختیارات تیشه به ریشه خودش میزنه...
در مجاز آباد ما تعیین میکنیم با کی و با چه سلایقی ارتباط داشته باشیم و نوعا با هم سنخ های خودمون ارتباط داریم... و خوب هم هست...
اما این خوبی اون خوبی ای نیست که جامعیت بیاره... ما در مجازآباد دنبال گل بدون خار هستیم... غالبا اینطوره که گلهای بدون خار گلهایی با مقاومت پایین و عمر کوتاه هستن... پایداری نداره...
شکر خدا که دنیای واقعی خودمون به دست خودمون چینش نمیشه...
برادر داری... خواهر داری... پدر و مادر داری... و دیگران... تقریبا هیچ کدوم از اقوام نسبی رو خودمون انتخاب نمی کنیم... و توصیه به حسن تعامل هم شدیم...
میبینیم برادر با خط فکری ما نمی خونه... خواهر طوری هست که ممکنه ما نپسندیم... و از این موارد زیاد هست... اینها موجب میشه انسان جامع بار بیاد... در عین اینکه باید راه حق خودت رو حفظ کنی، موظفی کمترین شکاف ممکن رو هم با خانواده و اقوام ایجاد کنی...
شمر لعنة الله علیه هم قبیله ی و گویا از اقوام حضرت ابوالفضل جان بودن... از عبید الله امان نامه آوردن برای حضرت ابوالفضل و برادراشون...
وقتی اومد و صداشون کرد برای دادن امان نامه... اونها نمی خواستن جواب بدن اما امام حسین فرمود سخنش رو بی جواب نگذارید... ایشون حق رحامت به گردن شما داره...
بله... این چینش خداست... شمر و حضرت ابوالفضل در یک طایفه و فامیل... حق رحامت به گردن هم دارن... مسیرها 180 درجه متفاوت...نه، باید گفت متضاد... اما تا بر علیه دین تو قیام نکرد باید مدارا کنی هر چند از رفتارش شرارت ها رو میفهمی و میدونی اون باطن خبیث روزی قیام خواهد کرد...
این جامعیت میاره... برای کسی که این تضادها رو درک کنه...