اعتماد به نفس
تکمله نوشت: (بعدا اضافه شد)
سلام علیکم
موید باشید
سلام علیکم
میگن نظام هستی دَرّاکه... یعنی بسیار درک کننده...
یکی از مصادیق دعا همین تفکر هست... وقتی انسان به صدق و برای فهم و درمپک و تعالی خودش به فکر بنشینه تمام نظام هستی مامور میشن دعای اون شخص رو مستجاب کنند
اما خدا و جنودش یک اصل مهمی رو در دهش رعایت میکنن که ما انسانهای معمولی توان رعایت کردن این اصل رو نداریم...
و اون اینه که :
در وقت خودش و به بیان متناسبی که به جان انسان بنشینه و حتی در مکانی که باید منتقل بشه به انسان میرسونه...
لذا ما وقتی درگیر مجهولی شدیم اصلا نباید در زمان فهمش عجله کنیم... یقین داشته باشیم که همون لحظه تمام نظام هستی به راه افتاد تا به ما برسونه منتها اون انطباق باید شکل بگیره تا پاسخ به نحو احسن به ما برسه...
لذا حتی در پاسخ به مجهولات دیگران هم لازم نیست خیلی خودمون رو به زحمت بندازیم... به قدر کفایت مطابق تشخیص خودمون سخن بگیم اگر دیدیم نفهمید رها کنیم... حتما الان وقتش نیست... یا بیان من اون بیانی نیست که اون طلب میکنه... اگر طلبش واقعی باشه بهش میرسه...
نباید دایه دلسوزتر از مادر شد...
خیلی به نکته خوبی اشاره کردی
اکثر ماها تنهایی داریم اما خلوت نداریم...
توی تنهایی مون به خیلی چیزا فکر میکنیم اما اسمش ارتباط با خود نیست... اسمش خلوت نیست...
توی تنهایی مون هم توی کثرات غرقیم... خلوتی نداریم...
اسم بسیاری از افکاری که در تنهایی باهاش درگیریم "خطور" هست... خطورات خلوت انسان رو از انسان میگیرن...
مثلا یاد حرف فلانی می افتیم در مجاز آباد یا دنیای حقیقی... و بعد با خود میگیم من باید این جواب رو میدادم یا اینطور جواب بدم...
یاد این می افتیم که چند سال پیش فلان طور بودم الان اینطور شدم...
حضرت علی فرمایش بلندی دارن:
خدا رحمت کنه کسی رو که می دونه از کجا اومده و در کجا هست و به کجا خواهد رفت...
در واقع خلوت، افکاری هست که نسبت اون شخص رو با ازل ، الان و ابد تعریف میکنه... یعنی در این خلوت غیری وجود نداره...
تمام مزاحمت های دنیای بیرون تمام گرفتاری های دنیای بیرون و حتی تمام اقبالهای دنیای بیرون در این خلوت راه ندارن...
شخص هست و الان و ازل و ابد...
به این میگن ارتباط با خود...
میدونم خیلی فلسفی اش کردم اما سوالت خیلی خوب بود خواستم نکته ای رو مطرح کنم تا شاید خود شما یا یکی از مخاطبان به اصل حرفم پی ببره...
اینکه خلوت داشتن به چه معناست خیلی مهمه... خیلی.. باید خلوت رو بدست آورد...
فرمایش شما صحیحه..
پاسخم به آقای آشنا رو هم بخونید...
گفتیم کسی اعتماد به نفس داره که ارتباط با نفس داره...
در پاسخ به نکته خوب ایشون عرض کردیم معنای ارتباط با نفس و خلوت چیه
سلام علیکم
راه نداره...
به اندازه ای که ارتباط با نفس دارید... اعتماد به نفس دارید...
پاسخم به آقای آشنا رو بخونید...
سلام علیکم
چشم
میخوام یه پله عقب تر برم از سوالت
کسی که میتونه هر وقت راده کرد از هر فکری رها بشه میتونه تمرکز خوبی داشته باشه...
و کسی هم که تمرکز خوبی داشته باشه میتونه با خودش ارتباط برقرار کنه...
البته یه چیزی بگم... تقریبا همه میتونن تمرکز کنن... اما موضوع تمرکز مهمه...
انسانی که خیلی پراکنده هست هم روی پراکندگی هاش متمرکزه...بلاخره فکر که در خلاء نمیمونه...
بفرمایید
سلام
اگر چیزی به شکل زن بخواد مجسم بشه اون چیز چیه؟
خیلی حرف دارم اما نمیدونم باید بگم یا نه... چون خودم هم هنوز در این مباحث به پختگی و ثباتی نرسیدم...
اما آنچه که یقین دارم و عرفا و حکما هم بهش اذعان دارن بحث تناسب نفس با زن هست...
منتها از اون تقسیم بندی های اخلاقی برای نفس فراتر برید (نفس اماره و مطمئنه و ...)
و علتش هم اینه که زن نقش ربوبیت داره در منزل...
مربی هست... پرورش دهنده هست...
نفس زیباست؟
سوال خیلی خامه...
نفس از اون حیث که حقیقتی هست از سوی حق متعال یقینا زیباست
اما از اون حیث که اعمال ما بهش تشخص و شکل میده به نسبت اعمال ما زشت و زیبا میشه
ان اندازه که کمکی بکنه رو میگم
کار رب در عالم پرورشه...
بله حضرت فاطمه سلام الله علیها نفس کل هستن
و نظر من (البته بدون پشتوانه هم نیست همچین برخی از علما همچین اعتفادی دارن) عقل شانی از شئون نفس هست...
یعنی زیر مجموعه نفس محسوب میشه...
و امام حسن عسگری علیه سلام فرمودن مادر ما حضرت فاطمه سلام الله حجت خدا بر ما حجج الهیه هست...
به نظرم جای تدبر داره...
نفس انسان نخ تسبیح عالم خلقته...
حتی ملائکه هم یکی از دانه های تسبیح هستن...
تشبیه معقول به محسوس کردم...
همه قائم به نفس انسان کامل هستن...